Wednesday, December 16, 2009

خبر باستان شناسی 18- قلعه چهارطاقی منج - چهارمحال و بختیاری

قلعه چهارطاقی منج




موقعیت جغرافیایی ویژه زیست بوم چهارمحال و بختیاری سبب شده است تا از دیرباز این منطقه به عنوان گلوگاه فرهنگی و طبیعی بخش جنوب غربی وطن قلمداد شود و بهترین مسیرهای مراسلاتی شمال و جنوب سرزمین مادری از این بهشت کوچک عبور کند. ديدنيهاي طبيعي و تاریخی این قطعه از وطن،به مانند قلعه چهارطاقی منج، مواهب کم همتایی ست که در آغوش پرمهر قلل سر به آسمان کشیده زاگرس جا خوش کرده اند

قلعه ای که در بخش منج و در فاصله حدود 50 کیلومتری غرب شهر لردگان واقع شده و بر بلندای یکی از بلندترین و زیباترین ارتفاعات جنگلی منطقه قرارگرفته و سابقه ای کهن در این مرز و بوم قرار دارد.
دهستان اوره و کاروانسرای قدیمی قلعه مدرسه(قلعه مهرداس) در سمت جنوب غربی و روستاهای منج در سمت شمال شرقی این قلعه واقع شده اند

می گویند عبور از این قلعه تنها راه ارتباطی کاروانیان و عشایری بوده که بین مناطق قشلاقی و ییلاقی خوزستان و فارس در تردد بودند. در روزگار قدیم اینجا قلعه دیدبانی بوده که محلی را برای روشن کردن مشعل در آن در نظر کرفته بودند و با آتش بین کاروانیان اطلاعات مبادله می شده است. این قلعه دارای چندین نفر نگهبان بوده که علاوه بر دریافت خراج(عوارض) از کاروانیان، وظیفه مراقبت از کاروانسرای مهرداس(قلعه مدرسه فعلی) رانیز به عهده داشتند. آثار به جای مانده نشان می دهد قلعه چهارطاقی دارای چهار اطاق مجزا با یک دالان بوده که اید دالان تنها راه عبور کاروانیان محسوب می شده است و شرایط کوهستانی منطقه به شکلی بوده که امکان عبور از سایر نقاط منطقه وجود نداشته است. بجز این چهار اطاق، قلعه دارای یک برج دیده بان بلند نیز بوده که محافظین در آن مستقر می شدند

قلعه چهارطاقی منج به دو تنگه(دره بزرگ) عمیق و طویل، به نام های تنگ سماع و تنگ زندان که یکی از زیبا ترین و متراکم ترین ترین جنگل های بلوط زاگرس هستند مشرف بوده، که این ویژگی ممتاز به همراه پارک جنگلی منابع طبیعی هم جوارش، یکی از زیباترین مناطق اکوتوریستی استان را خلق کرده است. فاصله قلعه تا جاده آسفالته فعلی«منج-اوره» حدود 2 کیلومتر مسیر پرشیب و سنگلاخی است






خبر باستان شناسی 17- معبد لوتوس در هند

معبد لوتوس - نیلوفرآبی

اینجا Lotus Temple یا معبد نیلوفر آبی ، معبد آیین بهائی یا مشرق الاذکار بهائیان در شهر دهلی‌نو پایتخت هندوستان است . معمار این ساختمان یک ایرانی بهایی به نام " فریبرز صهبا "است

این معبد بر روی آب بنا شده است و سیستم خنک کننده این معبد توسط همین آب کار می کند

معبد لوتوس که در شرق دهلی نو واقع گردیده و طبق گزارش خبرگزاري سي.ان.ان. با حدود 4 ميليون نفر بازديدكننده در سال (در مقابل مثلاً 5/2 ميليون نفر بازديدكنندهء تاج محل) پربازديدكننده‌ترين ساختمان جهان است، از دو جنبه داراي اهميت جهاني است

يك جنبه ي اهميت آن از نظر هنر معماري است٬چرا كه از نظر هنر معماري جوايز بين‌المللي فراواني را به خود اختصاص داده است ، از جمله جايزه ي معماري مهندسي ساختمان و مهندسي طراحي نور و جايزه ي انجمن ساختمانهاي بتوني آمريكا در سال 1990 به عنوان ظريفترين ساختمان بتوني جهان.
اين معبد را سمبل معماري هند بعد از استقلال اين كشور مي‌دانند و روزنامه ي تايمز آن را «تاج محل قرن بيستم» ناميده است و دولت هند عكس آن را بر روي يك تمبر يادگاري در كنار سه بناي مهم ديگر هندوستان نقش كرده است

وقتي طرح اين معبد در سال 1978 در مسابقه‌ ي بين‌المللي معبد لوتوس هند كه طراحان هندي و غيرهندي در آن شركت داشتند برنده شد، متخصصين آن را به علت پيچيدگي و ظرافت بيش از حد غيرقابل اجرا دانستند، بنابراين طراح آن، مهندس فريبرز صهبا (متولد مشهد، فارغ‌التحصيل رشتهء معماري از دانشكدهء هنرهاي زيباي تهران) كه ساكن انگلستان بود، تصميم گرفت خود نظارت آن را به عهده بگيرد و به اين منظور هشت سال در هندوستان اقامت نمود. اين ساختمان به شكل يك گل لوتوس (نيلوفرآبی)ساخته شده كه داراي 5 رديف 9تايي گلبرگ است. سه رديف از گلبرگها از بيرون ساختمان ديده مي‌شوند و دو رديف از داخل. ضخامت گلبرگها كه از جنس بتون سفيدند حداكثر 30 سانتيمتر و حداقل 5 سانتيمتر است كه معجزه‌اي در معماري به شمار مي‌رود، به طوري كه آرتور اريكسون كانادايي، از مشاهير معماري جهان، پس از بازديد از ساختمان گفت اين ساختمان نشانه‌ ي آن است كه هنوز در اين قرن امكان معجزه وجود دارد. (براي مقايسه مي‌توان به ساختمان اپراي شهر سيدني اشاره كرد كه ضخامت گلبرگهاي آن گاهي به دو مترهم مي‌رسد.) از همه مهمتر اين كه اين بنا بدون امكانات معماري مدرن ساخته شده است، زيرا به علت ممنوعيت واردات اجناس خارجي در دولت خانم گاندي، اين ساختمان با وسايل ابتدايي موجود در هند، حتي بدون بولدوزر يا مته برقي، ساخته شد.. نورگيري اين بنا كه از لابلاي گلبرگهاي لوتوس انجام مي‌شود و تهويه ي آن كه با الهام از بادگيرهاي ايراني و به كمك 9 استخر آب در اطراف بنا انجام مي‌شود از ديگر موارد بسيار جالب آن است







جنبه ي ديگر اهميت اين بنا نقش سمبليك آن در اتحاد بين اديان است، به طوري كه جايزه ي ممتاز كمال هنر معماري را از انجمن بين‌المذاهب در واشنگتن در سال 1987و جايزه ي گلوب آرت آكادمي اتريش را براي ترويج اتحاد و هماهنگي بين ملتها و اديان مختلف واز هر طبقه اجتماعي ٬در سال 2000 برده است. بازديدكنندگان اين معبد از همه ي اديان جهانند و همه كنار هم در آن به دعا مشغول مي‌شوند. از جمله مهمترين بازديدكنندگان آن مي‌توان از دالايي‌لاما و نمايندهء دولت واتيكان نام برد. شكل اين معبد، يعني گل لوتوس، به اين علت انتخاب شده است كه براي همه ي اديان شرقي مقدس است و پيروان همه ي اديان با آن احساس نزديكي مي‌كنند. به عقيده ي هندوها برهما در يك گل لوتوس به وجود آمد و بنابراين گل لوتوس خانه ي خدا به شمار مي‌رود. بوداييان در دعاي مشهور خود خداوند را چنين مي‌ستايند: اي جواهري كه در گل لوتوس خفته‌اي. بودا فرموده است كه انسانها بايد مانند لوتوس باشند كه در مرداب مي‌رويد اما در نهايت پاكي و پاكيزگي است؛ پس لوتوس سمبل آلوده نشدن به دنياست. در ايران قبل از اسلام مي‌بينيم كه در بيستون ميترا در حال رقص روي گل لوتوس تصوير شده است و در تخت جمشيد در دست سلاطين گل لوتوس ديده مي‌شود. در ديانت اسلام نيز گل لوتوس از طرحهاي محرابهاي مساجد است و گنبد تاج محل نيز به شكل غنچه ي لوتوس ساخته شده است. همچنين گل لوتوس يكي از نقشهاي متداول در قالي‌هاي ايراني است


معبد لوتوس كه مشرق‌الاذكار ناميده مي‌شوند پيروان همه ي اديان را در خود مي‌پذيرند. در اين معابد 9 در به نشانه ي 9 دين بزرگ الهي جهان وجود دارد. درون آنها هيچ تزئيني كه يادآور دين خاصي باشد وجود ندارد و در نهايت سادگي است. هر فرد مي‌تواند به آن وارد شود و به آرامي، بدون هيچ سروصدا و مراسمي، هر دعايي كه مي‌خواهد براي خود بخواند. فقط چند بار در روز براي مدتي كوتاه آيات كتب مقدسه به صداي بلند براي عموم تلاوت مي‌شود. در اين معابد آثار الهي همه ي اديان تلاوت مي‌شود، زيرا يكي از مهمترين اصول اعتقادي بهائيان وحدت اساس اديان الهي است. تاكنون علاوه بر هندوستان، در كشورهاي آلمان، آمريكا، استراليا، اوگاندا، پاناما
و ساموآ مشرق‌الاذكارهايي ساخته شده‌اند










خبر باستان شناسی 16- بزرگترین خانه خشتی دنیا در رفسنجان ایران

بزرگترین خانه‌ی خشتی دنیا در رفسنجان ایران


بزرگترین خانه‌ی خشتی دنیا، «سرای حاج آقا علی» با هفت هزار متر مربع زیربنا، در روستای قاسم‌آباد رفسنجان قرار دارد

اطلاعات بیشتر

اطلاعات باستان شناسی 2- فلسفه پیدایش تخته نرد

فلسفه پیدایش تخته ‌نرد
خرد و خلاقیت بزرگمهر

در زمان پادشاهی انوشیروان خسرو پسر قباد، پادشاه هند ( دیورسام بزرگ) برای سنجش خرد و دانایی ایرانیان و اثبات برتری خود شطرنجی را که مهره‌های آن از زمرد و یاقوت سرخ بود، به همراه هدایایی نفیس به دربارایران فرستاد و ( تخت ریتوس ) دانا را نیز گمارده انجام این کار ساخت. اودر نامه‌ای به پادشاه ایران نوشت: از آنجا که شما شاهنشاه ما هستید، دانایان شما نیز باید از دانایان ما برتر باشند. پس یا روش و شیوه آنچه را که به نزد شما فرستاده‌ایم ( شطرنج ) باز گویید و یا پس از این ساو و باج برای ما بفرستید.
شاه ایران پس از خواندن نامه چهل روز زمان خواست و هیچ یک از دانایان دراین چند روز چاره و روش آن را نیافت، تا اینکه روز چهلم بزرگمهر كه جوانترین وزیر انوشیروان بود به پا خاست و گفت: این شطرنج را چون میدان
جنگ ساخته‌اند كه دو طرف با مهره‌های خود با هم می‌جنگند و هر كدام خرد و دوراندیشی بیشتری داشته باشد، پیروز می‌شود، و رازهای کامل بازی شطرنج و روش چیدن مهره‌ها را گفت. شاهنشاه سه بار بر او درود فرستاد و دوازده
هزار سکه به او پاداش داد
پس از آن ( تخت ریتوس ) با بزرگمهر به بازی پرداخت. بزرگمهر سه بار بر تخت ریتوس پیروز شد. روز بعد بزرگمهر تخت ریتوس را به نزد خود خواند و وسیله بازی دیگری را نشان داد و گفت: اگر شما این را پاسخ دادید ما
باجگزار شما می شویم و اگر نتوانستید باید باجگزار ما باشید. دیورسام چهل روز زمان خواست، اما هیچ یک از دانایان آن سرزمین نتوانستند ( وین اردشیر) را چاره گشایی کنند و به این ترتیب شاه هندوستان پذیرفت كه باجگزار ایران باشد
فلسفه پیدایش
30 مهره: نشان گر 30 شبانه روز یک ماه
24 خانه: نشان گر 24 ساعت شبانه روز
4 قسمت زمین: 4 فصل سال
5 دست بازی: 5 وقت یک شبانه روز
2 رنگ سیاه و سپید: شب و روز
هر طرف زمین 12 خانه دارد: 12 ماه سال
تخته نرد: کره زمین
زمین بازی: آسمان
تاس: ستاره بخت و اقبال
گردش تاس‌ها: گردش ایام
مهره‌ها: انسان‌ها

گردش مهره در زمین: حرکت انسان‌ها (زندگی) و برداشتن مهره در پایان هر بازی: مرگ انسان‌ها

اعداد تاس
1 : یکتایی و خداپرستی
2 : آسمان و زمین
3 : پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک
4 : شمال، جنوب، شرق، غرب
5 : خورشید، ماه، ستاره، اتش، رعد
6 : شش روز افرینش

خبر باستان شناسی 15- تندیس ایزد بانوی ایشتار



تندیس مرمرین ایزد بانوی ایشتار


این تندیس که بلندی آن 24.8 سانتی متر است ساخت شهر حله در میانرودان (بین النهرین) در دوره ی اشکانیان است و اکنون در موزه ی لوور قرار دارد. جنس این تندیس از مرمر است و در تزیینات آن از طلا و یاقوت سرخ استفاده شده است. این تندیس در سال 1862 به وسیله ی سفیر فرانسه در عراق کشف شد. محل کشف این اثر یک مقبره ی خانوادگی شامل پنج قبر بوده و این مجسمه در درون یک تابوت چوبی و بالای سر مرده قرار داده شده بوده. این اثر بدن برهنه ی زنی را نشان می دهد که دست راست او در کنار بدنش قرار دارد و دست چپش را به سوی بالا خم کرده است. چشمانش با یاقوت سرخ ساخته شده و گردنبندی از طلا به گردن و گوشواره ای طلایی به گوش دارد. بازوی تندیس از چند قطعه ساخته شده که این قطعات با سیم هایی که در ابتدا بی شک از جنس طلا بوده اند به هم وصل شده اند. مجسمه دارای لبی کوچک، سینه هایی زیبا، کمری باریک و رانهای منحنی شکل است و در بخش ناف نیز از یک یاقوت قرمز استفاده شده است

آثار هنری دوره ی اشکانیان، که فرمانروایی آنها از فلات ایران آغاز و در میانرودان ادامه می یافت، ترکیبی از هر دو تمدن یونان و میانرودان را در خود داراست. اگر چه ساختار کلی این تندیس نیز متاثر از هنر یونان است، ویژگی استفاده ی همزمان از مواد مختلف در ساخت مجسمه، در یونان وجود ندارد و به میانرودان اختصاص دارد. این تندیس ایشتار ایزدبانوی بابل که خدای تمابلات جنسی و جنگ است را به تصویر کشیده است

Sunday, December 6, 2009

خبر باستان شناسی 14- دو برادر ایتالیایی پرده از راز ارتش گمشده کمبوجیه برداشتند

دو برادر ایتالیایی پرده از راز ارتش گمشده کمبوجیه برداشتند

دو برادر دوقلو ايتاليايي در پي حفاري باستان‌شناسي، بقاياي صدها استخوان انساني مربوط به لشگر هخامنشيان را در صحراي مصر يافتند
خبرگزاري ميراث فرهنگي ـ ميترااسدنيا ـ برادران باستان‌شناس ايتاليايي در گفتگو با ديسكاوري از كشف راز ارتش گم شده كمبوجيه سخن مي‌گويند
به گزارش ديسكاوري نيوز به نقل از باستان‌شناسان ايتاليايي بقاياي ارتش شاهنشاهي ايران كه گفته مي شود 2500 سال پيش در توفان شن كه در غرب صحراي مصر رخ داد ناپديد شده بودند، سرانجام پس از سيزده سال تلاش و پژوهش باستان شناختي كشف و يكي از بزرگ‌ترين معماهاي باستان شناسي را حل كرد
اسلحه‌هاي برنزي، يك گردنبند نقره‌اي و يك گوشواره و نيز هزاران قطعه استخوان انسان در صحراي پهناور وحشي و عاري از سكنه درمنطقه ساهارا(صحرا) اميد پژوهشگران را به كشف ارتش گمشده كمبوجيه دوم شاهنشاه ايراني را برانگيخت
ارتشي كه گفته شده است با 50 هزار مرد جنگي براثر گرفتار شدن در توفان شن در سال 525 پيش از ميلاد دراين صحراي سوزان دفن شدند
«داريو دل بوفالو» يكي از اعضاي تيم كاوش باستان‌شناسي در منطقه صحراي مصر از دانشگاه لسه درهمين زمينه مي گويد: «ما اولين شواهد باستان‌شناسي را بدست آورده‌ايم كه گزارش‌هاي هرودت تاريخ‌نگار يونان باستان را تاييد مي‌كند
طبق نوشته‌هاي هرودت كمبوجيه پسر كورش كبير پس از سرپيچي كاهن معبد آمون از پذيرش ادعاي كمبوجيه بر فرمانروايي مصر، با پنجاه هزار نيروي سپاهي از تبس به واحه سيوا حمله كرده بود
پس از هفت روز راه پيمايي در صحرا لشگر ايرانيان به واحه اي رسيد كه به گفته ناريخ نگاران الخرجه بود اما پس از ترك اين واحه، اين لشگر عظيم 50 هزار نفره ناپديد شد
به گفته هرودت علت اين امر وقوع توفاني شديد و مرگبار بود كه ستون‌هاي عظيم ارتش ايران را در لايه‌هاي شن و خاك فرو برد به حدي كه تمامي افراد سپاه را بلعيد و مدفون كرد
يك قرن پس از آن كه هرودت گزارش خود را نوشت اسكندر مقدوني موفق شد با سفر زيارتي خود به معبد آمون در سال 332 پيش از ميلاد، دوستي وتاييد كاهن اين معبد را با كسب لقب الهي پسر زئوس ، براي خود بدست آورد
افسانه ارتش گمشده كمبوجيه به هرحال به عنوان يكي از روايات عهد عتيق به فراموشي سپرده شد و به دليل بدست نيامدن هرگونه اثري از جنگجويان پژوهشگران به تدريج اين داستان را در رديف داستان‌هاي خيالي تلقي كردند
اكنون دو تن از باستان شناسان برجسته ايتاليايي اعلام كرده‌اند كه شواهد تكان دهنده‌اي از ارتش گمشده پارسيان بدست‌ آورده‌اند كه نشان مي‌دهد درواقع در توفان شن بلعيده شده‌اند. اين دو باستان شناس و برادارن دو قلو «آنجلو» و« آلفردو كاستيگليوني» پيش از اين نيز به دليل يافته‌هاي باستاني‌شان در 20 سال پيش يعني كشف «شهر طلا» در مصر باستان شهرت داشته‌اند
طبق گزارش‌هايي كه اخيرا در فستيوال فيلم‌هاي باستان‌شناسي «رورتو» نيز مطرح شده اين كشفيات نتيجه 13 سال تحقيق و بررسي و پنج برنامه حفاري در صحرا بدست آمده است
همه اين فعاليت ها از سال 1996 و درجريان كاوش‌هاي باستان‌شناسي آغاز شد كه توسط «آلفردو كاستيگليوني» مدير مركز تحقيقات شرق صحرا در ونيز، با هدف تحقيق و بررسي شهاب سنگ‌هاي موجود در نزديكي بحرين، (واقع در واحه اي كوچك با فاصله اي نه چندان دور از سيوا) صورت مي‌گرفت
تيم كاوش درحالي كه در منطقه مشغول كار بود متوجه اشياي نيمه مدفون از سفال و برخي بقاياي انساني شدند. از اين رو تلاش هاي دو برادر باستان‌شناس به جستجوي چيزي متمركز شد كه مي‌توانست در آن منطقه به نوعي پناهگاه طبيعي باشد
طي بررسي‌هاي انجام شده متوجه صخره اي به ارتفاع 1.8 متر و 35 متر درازا باحفره اي به عمق 3 متر شدند كه كه به عنوان امري طبيعي درصحرا يافت مي‌شود اما اين صخره بزرگ تنها چيزي بود كه درآن منطقه بدست‌آمد
به گفته كاستيگليوني اندازه و شكل اين صخره از آن پناهگاه خوب و كاملي براي پناه بردن دربرابر توفان هاي شن ساخته بود
اين بررسي‌ها همزمان شد با كشف بقايايي از سلاح‌هاي باستاني از جمله خنجرهاي برنزي و تعداد سرنيزه كه توسط يك زمين شناس مصري به نام «علي بركت» از دانشگاه قاهره بدست آمد
كاستيگليوني مي گويد: «درست است كه ما از اشياي بسيار كوچكي سخن مي‌گوييم اما اين اشياي كوچك بي‌نهايت مهم‌اند زيرا اين اشيا اولين اشياي عصر هخامنشي و مشخصا زمان حكومت كمبوجيه هستند كه از بيابان‌هاي شني درمحلي بسيار نزديك به سيوا بدست آمده‌اند
درپي كشف اين اشيا در تيم كاستيگليوني نيز موفق به كشف يك بازو بند نقره، يك گوشواره و تعدادي گوي كه احتمال مي‌رفت بخشي از يك گردنبند باشد، بدست آوردند
طبق همين گزارش «آندره كاگنتي»متخصص طراز اول جواهرات باستاني نيز گفته است: «بررسي‌هاي اوليه‌اي كه بر اساس تصوير اين اشيا صورت گرفته،حاكي از آن است كه تاريخ اين اشيا قطعا به دوران هخامنشي باز مي‌گردد. اين گوشواره و نيز گوي‌هاي گردنبند كه درمصر بدست آمده‌اند، همگي از جنس نقره بودند و درواقع گوي‌هاي گردنبند شباهت زيادي به گوشواره ديگري داشتند مربوط به قرن 5 پيش از ميلاد كه پيشتر از تركيه بدست آمده بود
درسال‌هاي بعد برادران كاستيگليوني با بررسي نقشه‌هاي باستاني به اين نتيجه رسيدند كه ارتش كمبوجيه هزگز به مسير درازي كه تصور مي‌شد مسيركاروان رويي از واحه «دخله »و واحه «فرافرا» بوده، نرفته است
از قرن 19 ميلادي باستان‌شناسان و محققان بسياري در تلاش براي كشف سرنوشت ارتش گمشده در امتداد مسير ياد شده كاركرده‌اند اما هيچ يك درتلاش‌هاي خود موفق نشدند. دربررسي هاي تازه ما مسير ها و فرضيه هاي مختلفي را جستجو كرديم كه از جنوب مي‌آمد . درواقع ما دريافتيم كه چنين مسيري تقريبا از سلسله 18 مصر باستان وجود داشته و محل تردد صحراگردان بوده است
به گفته كاستيگليوني ارتش پارسيان از منطقه الخرجه راه جاده اي غربي را به منطقه «قلف الكبير»از طريق وادي
عبدالملك» پيموده و سپس به سوي شمال سيوا رهسپار شده است
اين مسير باتوجه به اين كه در مسير ديگر واحه ها همه تحت كنترل مصريان بود به ارتش كمبوجيه كمك مي‌كرد كه بدون الزام به جنگ و درگيري در واحه‌هاي ديگر بدون مزاحمت پيشروي كنند
براي بررسي فرضيه‌هاي ديگر، برادران كاستيگليوني دست به مطالعات زمين‌شناسي در مسير جايگزين زدند. طي اين بررسي‌ها آنان مخازن‌هاي خشك شده و نيز چاه‌هاي مصنوعي متعدد وصدها ظرف سفالي براي حمل آب بدست آوردند كه همگي در زير شن‌ها مدفون شده بودند. اين قبيل منابع و مخازن آب احتمالا براي حمل در راهپيمايي در صحرا ساخته مي‌شده است
آزمايش‌هاي تعيين دوره زماني اين ظروف سفالي را 2500 سال قبل تعيين كرده‌اند كه دقيقا مصادف با دوره كمبوجيه است
طي آخرين كاوش‌هاي انجام شده در سال 2002 برادران كاستيگليوني به محلي كه مكان كشفيات اوليه آن‌ها بود بازگشتند و درست در همان جا درحدود 100 كيلومتري جنوب سيوا روشن شد كه نقشه‌هاي باستاني در مورد مكان معبد آمون دچار اشتباه شده‌اند
سربازان معتقد بودند كه به مقصد مورد نظر خود رسيده‌اند اما به جاي آن معبد با بادهاي قدرتمند، مرگبار و غير منتظره‌اي موسوم به توفان «خمسين» مواجه شدند كه از جنوب شرقي و از منطقه صحرا به سوي مصر مي‌ورزيد
برخي سربازان جان پناهي در برخي پناهگاه هاي طبيعي بدست آوردند اما سربازان ديگر به مسيرهاي مختلف ديگري افتادند. از اين گروه برخي به درياچه سيترا رسيدند و درنتيجه جان بدر بردند
درپايان اين كاوش‌ها تيم برادران باستان شناس تصميم گرفتند داستان‌هايي را درباره هزاران استخوان انساني كه دهه‌ها پيش براثر وقوع طوفان در نزديكي همان منطقه آشكار شده بود، مورد بررسي قرار دهند
درواقع آنان با قبرهاي گروهي مواجه شدند كه پر از صدها تكه استخوان و اسكلت انسان بود
كاستيگليوني افزود:«درجريان اين تحقيقات ما دريافتيم كه اشياي باستاني زيادي قبلا توسط دزدان و حفاران غير مجاز در معبد از زير خاك خارج شده و از اين ميان شمشيري بسيار زيبا نيز بدست آمده بود كه به يك توريست امريكايي فروخته بودند
درميان اين انبوه استخوان‌ها تعدادي سرنيزه ايراني و نيز تكه‌هايي از تجهيزات مربوط به اسبهاي جنگي بدست آمد كه نمونه‌هاي مشابهي از اين تجهيزات در آثار نقاشي از برخي اسب‌هاي ايران باستان ترسيم شده، ديده مي‌شود
دل بوفالو نيز مي‌گويد: «دراين صحراي خالي از سكنه و وحشي ما با ارزش‌ترين مكاني را كشف كرديم كه درواقع محل وقوع يك تراژدي تلخ بوده است
تيم پژوهشي درپي اين يافته‌ها نتايج تحقيقاتي خود را با تيم تحقيقات زمين‌شناسي مصر درميان گذاشت و اشياي بدست آمده را نيز به مقامات مصر تحويل داده‌اند
دل بوفالو مي گويد:«من مطمئن هستم كه ارتش گمشده در جايي پيرامون همين منطقه كه ما مورد بررسي قرار داده‌ايم شايد در 5 متري عمق شن‌هاي صحرا مدفون شده‌اند
«مسلمان شلتوت»استاد اختر فيزيك در موسسه ملي تحقيقات ستاره‌شناسي و ژئوفيزيك در قاهره معتقد است اين بسيار محتمل است كه ارتش كمبوجيه مسيرجايگزين غربي را براي رسيدن به سيوا برگزيده باشد
وي مي‌افزايد: «به نظر من اين مسئله به طراحي بد در برنامه لشگركشي مربوط است كه سبب شد سپاهيان را در طول مسيرهاي بياباني با مشكل كمبود آب و غذا و بدتر از همه با پديده فوران توفان كشنده خمسين مواجه كند
«پيرو پرونتي» سردبير مهم‌ترين مجله باستان‌شناسي ايتاليا نيز مي‌گويد: «من به‌شدت تحت تاثيرفعاليت‌ها و زحمات كار پژوهشي باستان‌شناسان درمصر قرار گرفته‌ام و فكر مي‌كنم يافته‌هاي برادران كاستيگليوني بسيار اميد بخش است
وي افزود: «درواقع كاوش‌هاي آنان همه براساس مطالعات بسيار دقيق در زمينه منظر و چشم‌اندازهاي منطقه صورت گرفته و كاوش‌هاي بسيار عميق در منطقه مطمئنا ضروري است

Saturday, December 5, 2009

تصاویر باستان شناسی1- شیراز صد سال پیش

آرامگاه سعدی 1310

آرامگاه حافظ 1316

دروازه قرآن

باغ تخت 1274


ارگ کریم خانی 1280



خیابان زند سال 1310



Thursday, December 3, 2009

خبر باستان شناسی 13- درخت سرو جشن شب یلدا در خانه های ایرانی

درختِ سَرو جشن شب یلدا در خانه های ایرانیان

آیا می دانید، سنت آذین بندی درخت سبز کریسمس ریشه در یک سنت ایرانی دارد که امروز فراموش شده است؟
آیا می دانید، ایرانی های به جای درخت کاج، در جشن شب چله یا جشن یلدا درختان سرو را آذین می بستند؟
خوشبختانه در این سال ها که ایرانیان دوباره به فرهنگ و سنت های زیبای ایرانی خود توجه نشان می دهند، دوباره شاهد هستیم که سنت زیبای آذین بندی درختچه های سرو در میان ایرانیان در شب یلدا مورد توجه قرار گرفته است.
ایرانیان می توانند در شب یلدا درخت سرو را در جمع خانوادگی خود مهمان کنند و از سر تا پای این درخت همیشه سبز را با ستاره های درخشان و روبان ها و چراغ های رنگی با ذوق و سلیقه خود آراسته کنند.
برای تزئین درخت سرو شب یلدا می توان از نمادهای ایرانی مربوط به جشن یلدا استفاده کرد. مثل: خورشید، ماه و ستاره ، صدف های تزئینی، گل نیلوفر، رشته های مروارید، روبان های سرخ و زرد و آبی، و چراغ های کوچک رنگی

خوشبختانه فروشندگان گل های زینتی نیز به این سنت ایرانی توجهی ویژه داشته اند و با تهیه نهال های سرو به صورت گلدانی آن ها را به علاقه مندان عرضه می کنند. دوستداران فرهنگ ایران که از پاسداران زمین و محیط زیست نیز هستند، می کوشند تا پس از پایان جشن شب یلدا، در صبح روز بعد ( خرم روز ) این درختان زیبا را به خانه اصلی خود در طبیعت بازگردانند و در باغ و باغچه و بوستان ها به خاک بنشانند
انتظار می رود که در صورت عرضه نمونه های زیبا و مناسب درخت سرو شب یلدا در طرح ها و اندازه های متنوع برای خریداران با سلائق گوناگون و توان مالی متفاوت، درختان سرو سبز و زیبا نیز همچون سبزه های نوروز جای خود را در خانه های ایرانیان و درپای سفره شب چله باز کنند

بیایید آیین های زیبای ایرانی را دوباره زنده کنیم

برای اطلاعات بیشتر درباره ریشه های تاریخی درخت سرو یلدا

خبر باستان شناسی12- گناه نابخشودنی جدایی بحرین از ایران

مطلب جالب از مجله ورزین بخارا چاپ ایران:
گناه نابخشودنی جدایی بحرین از ایران.

مجله فرهنگي و ادبي بخارا
شماره 67
تير 1388
ایرانشناسی
گناه نابخشودني جدايي بحرين از ايران
بحرين كه در طول تاريخ چند هزار ساله ايالت ميش هيگ ساسانى و سرزمينى ايرانى بوده و مردم آن ايرانى‏تبار و از مردمان دشتستان و خوزستان و لارستان و بوشهر و هرمزگان‏اند و هشتاد درصد آنها شيعه اثنى عشرى و با زبان فارسى صحبت مى‏كنند و دل به ايران بسته‏اند و چشم به سرزمين مادربوم كهن خود ايران دارند و تا سال‏هاى اخير استان چهاردهم كشور ناميده مى‏شد و آمد و رفت بدان ديار و از آن ديار به ايران به رواديد و گذرنامه احتياج نداشت و تمبر پست بدان ناحيه و از آن ناحيه به داخله كشور ايران همان بهاء تمبر داخله ايران داشت. اكنون بر اثر اين گناه نابخشودنى كشور مستقل عضو سازمان ملل متحد و گشاينده پاى امريكاييان و انگليسيان در كمينگاه استراتژيكى عليه ايران مظلوم شده است

http://www.bukhara- magazine. com/?p=865

خبر باستان شناسی 11- آرتمیس اولین زن دریانورد ایرانی


آرتمیس Artemis


نخستین زن دریانورد ایرانی است كه درحدود 2480 سال پیش،فرمان دریاسالاری خویش را از سوی خشایارشاه هخامنشی دریافت كرد و اولین بانویی می باشد كه در تاریخ دریانوردی جهان در جایگاه فرماندهی دریایی قرار گرفته است. در سال 484 پیش از میلاد، هنگامی كه فرمان بسیج دریایی برای شركت در جنگ با یونان از سوی خشایارشاه صادر شد، آرتمیس فرماندار سرزمین كاریه با پنج فروند كشتی جنگی كه خود فرماندهی آنها را در دست داشت به نیروی دریایی ایران پیوست. دراین جنگ كه ایرانیان موفق به تصرف آتن شدند، نیروی زمینی ایران را 800 هزار پیاده و 80 هزار سواره تشكیل می داد و نیروی دریایی ایران شامل 1200 ناو جنگی و 300 كشتی ترابری بود.


همچنین آرتمیس در سال 480 پیش از میلاد در جنگ سالامین Salamine كه بین نیروی دریایی ایران و یونان درگرفت شركت داشت و دلاوری های بسیاری از خود نشان داد و با ستایش دوست و آشنا روبرو شد.او در یكی از دشوارترین شرایط در جنگ سالامین، بادلیری و بیباكی كم مانند توانست بخشی از نیروی دریایی ایران را از خطر نابودی نجات دهد و به همین دلیل به افتخار دریافت فرمان دریاسالاری از سوی خشایارشاه رسید.او به خشایارشاه پیشنهاد ازدواج نیز داد که بدلایلی این پیوند صورت نگرفت. در سالهای دهه شصت میلادی (دهه چهل خورشیدی) نیروی دریایی ایران، برای نخستین بار ناو شكن بزرگی را به نام یك زن نام گذاری كرد و او «آرتمیس» بود.
ناو شكن آرتمیس در دوران خدمت «دریاسالار فرج الله رسایی» به آب انداخته شد و سالها بر روی آبهای خلیج همیشه فارس پاسدار سواحل ایران بود.
ای کاش همیشه نامهایی ایرانی و پارسی زینت بخش جنگ افزارها، کشتی ها و هواپیماهای نظامی ایران می بود تا یاد سرداران این مرز و بوم در خاطره ها جاودانه بماند (نه نامهایی مانند ثاقب، حاصب ، شهاب، غدیر، ابابیل، کوثر، رعد، ذوالفقار، نور، هود، میثاق و ... که متاسفانه همگی واژه هایی بیگانه می باشند) اصولا هرگونه وسیله، ابزار یا دستگاهی که توسط کشوری ساخته می شود نامی ناب از همان زبان بر رویش گذاشته می شود تا نمایانگر همان کشور باشد؛ اکنون خود قضاوت نمایید اگر یک خارجی این اسامی را بشنود به یاد ایران خواهد افتاد یا کشورهای عربی؟جا دارد که از دیگر سرداران زن ایران باستان هم یادی شود،کسانی مانند: كردیه، بانوگشسب، گردآفرید، یوتاب . 400 سال پیش از میلاد مسیح حقوق زن و مرد در ایران برابر بود.

Tuesday, December 1, 2009

گوناگون 2- گاهی لیوان را زمین بگذار

گاهی لیوان را زمین بگذار
درشروع کلاس درس، لیوانی پراز آب به دست گرفت. آن را بالا گرفت که همه ببینند. بعد از شاگردان پرسید: به نظر شما وزن این لیوان چقدر است؟ شاگردان جواب دادند:> > 50 گرم ، 100 گرم ، 150 گرم> > استاد گفت: من هم بدون وزن کردن، نمی دانم دقیقا“ وزنش چقدراست. اما سوال من این است: اگر من این لیوان آب را چند دقیقه همین طور نگه دارم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ شاگردان گفتند: هیچ اتفاقی نمی افتد.> > استاد پرسید: خوب، اگر یک ساعت همین طور نگه دارم، چه اتفاقی می افتد؟
یکی از شاگردان گفت: دست تان کم کم درد میگیرد. حق با توست... حالا اگر یک روز تمام آن را نگه دارم چه؟> > شاگرد دیگری گفت: دست تان بی حس می شود. عضلات به شدت تحت فشار قرار میگیرند و فلج می شوند. و مطمئنا“ کارتان به بیمارستان خواهد کشید و همه شاگردان خندیدند.> >
استاد گفت: خیلی خوب است. ولی آیا در این مدت وزن لیوان تغییرکرده است؟> > شاگردان جواب دادند: نه چه چیز باعث درد و فشار روی عضلات می شود؟ درعوض من چه باید بکنم؟ شاگردان گیج شدند. یکی از آنها گفت: لیوان را زمین بگذارید. استاد گفت: دقیقا“ مشکلات زندگی هم مثل همین است. اگر آنها را چند دقیقه در ذهن تان نگه دارید. اشکالی ندارد. اگر مدت طولانی تری به آنها فکر کنید، به درد خواهند آمد.> >
اگر بیشتر از آن نگه شان دارید، فلج تان می کنند و دیگر قادر به انجام کاری نخواهید بود.
فکرکردن به مشکلات زندگی مهم است.. اما مهم تر آن است که درپایان هر روز و پیش از خواب، آنها را زمین بگذارید. به این ترتیب تحت فشار قرار نمی گیرند، هر روز صبح سرحال و قوی بیدار میشوید و قادر خواهید بود از عهده هرمسئله و چالشی که برایتان پیش می آید، برآیید!
ئوست من، یادت باشد که لیوان آب را همین امروز زمین بگذاری.زندگی همین است

و چنین گفت کوروش بزرگ ...

و چنین گفت کوروش بزرگ ...
از پارس برآمدم.از پارسوماش.این گفته من است.کورش پسر ماندانا و کمبوجیه.من کورش هخامنش فرمان دادم که بر مردمان ملال نرود.زیرا ملال مردمان ملال من است و شادمانی مردمان شادمانی من.بگذارید هرکس به آیین خویش باشد. زنان را گرامی بدارید.فرودستان را دریابید.و هرکس به تکلم قبیله خویش سخن گوید.گسستن زنجیر ها آرزوی من است.ما شب و شقاوت را خواهیم زدود ،زندگی را ستایش خواهیم کرد.تا هست سرزمین من آسمانی باد.که در او رود ها ی بسیاری جاری است.ما دامنه ها و دشت هایی داریم دریا وار.سحرآمیز ،سرسبز و برکت خیز.و شما راگفتم این بهشت بی گزند را گرامی بدارید.سرزمین من توان شکفتنش بسیار است.سرزمین من ، مادر من است.تا هست خنده شادی خیز کودکان خوش باد ،تا هست شهریاری بانوان و آواز خنیاگران خوش باد.تا هست رودها بسیار تر و بسیارتر باد.از اندوه و عزا به دور باد سرزمین من.تا هست هرگز دلتنگی به دیدارتان نیاید.تا هست اندوه آدمیان مرده با د .به یادتان می آورم بهترین ارمغان آدمی آزادی ست. باشد که تا هست از خان و مان ملتم عطر و ترانه برخیزد.مردمان ما شایسته آرامش وآزادی اند،مردمان ما شایسته شادمانی و ترانه اند.،مردمان ما شایسته عدالت و علاقه اند ، دودمانتان در آرامش ، زندگی هاتان دراز ، و آینده تان روشن تر از امروز باد، این آرزوی من است
منبع: برگزیده ای از سخنان کورش بزرگ در منشورهای پارسوماش ،شوشیانا و پرشیا

خبر باستان شناسی 10- کشف گورستان بزرگ پارتی در عراق


كشف گورستان بزرگ پارتي در عراق


يك تيم كاوش هاي باستان شناسي در عراق موفق به كشف يك گوربسيار بزرگ همراه با اشياي دست ساخته بسيار زيبا مربوط به دوره پارتي شدند.
يكي از مناطق باستاني درعراق
خبرگزاري ميراث فرهنگي-ميترااسدنيا-كشف آثار دست ساخت دراين گور به دليل زيبايي و ظرافت اين آثارشگفتي باستان شناسان را برانگيخته است.

به گزارش الزمان به گفته عبدالزهرا التلاقاني سخنگوي اداره آثار باستاني عراق اين كشف شامل 216 اثر هنري است كه همگي متعلق به دوره پارتيان است.

التلاقاني همچنين افزود:«يافته هاي اخير مربوط به 2000 سال قبل است و قبر كشف شده نيز بزرگ ترين گور كشف شده از اين دوره در عراق است.»

پارتيان يا اشكانيان سلسله اي از شاهان ايراني بودند كه نام پارتيان مشتق از لهجه زبان پارسي است كه آنان به آن تكلم مي كرده اند و از نظر تاريخي به پرثوه شناخته شده است.

شاهان پارتي بنيانگذار امپراتوري بسيار گسترده اي بودند كه منطقه وسيعي را از ايران تا بني النهرين و مناطق ديگر را در بر مي گرفت. اين شاهان براي بيش از سه قرن درقدرت باقي ماندند.

تلاقاني همچنين افزود«گورستان كشف شده در ابعاد306 متر مربع وسعت داشته و نيز داراي چند طبقه است كه با پلكان هاي ويژه اي به يكديگر مرتبط مي شوند.»
او يادآور شد كه كاوش گران همچنين آثاري سفالين و شيشه اي دراين مكان يافته اند كه همگي سالم و درشرايط خوبي هستند . اما كار كاوش درمنطقه همچنان ادامه دارد.

بنا به همين گزارش تيم فعال در قبر اشكاني تنها يكي از 9 تيم ديگر باستان شناسي هستند كه درحال حاضر در مناطق و گنجينه هاي باستاني عراق كار كاوش و بررسي را ادامه مي دهند.

«حسن قايس» سرپرست اداره آثار باستاني عراق نيز گفت:« اين قبر كشف بسيار مهمي است و آثار مهمي را از جمله آثاري از جنس طلا،سنگ هاي قيمتي و سفال در آن كشف شده است.»

حسن بنا به دلايل امنيتي از ارائه جزييات بيشتر درباره مكان اصلي قبرستان خودداري كرد.

حسن افزود:«اين نخستين بار نيست كه كلنگ متخصصان عراقي و خارجي درعراق به گنجينه آثار پارتي دست يافته اند اما اين باركلنگ متخصصان عراق سبب كشف بزرگ ترين و زيبا ترين گورهاي عصر پارتي شد كه حيرت و تعجب همگان را برانگيخته است.»

وي خاطرنشان كرد كه تزيينات و معماري و بناي كلي گورستان كشف شده حكايت از آن دارد كه اين گورستان متعلق به افراد عادي نبوده بلكه به افراد و خاندان سلطنتي اختصاص داشته است

دروغ های نسبت داده شده به دین زرتشت

چگونه این همه دروغ درباره آئین زرتشت ساخته شده

مکیاول سیاستمدار معروف ایتالیائی سده ۱۶ در کتاب «هنر جنگ» مینویسد« اگر بخواهی ملتی را به بردگی بکشی، فرهنگ او یعنی هویت او را درهم بشکن. و اگر فرهنگ او غیر قابل خرده گیری بود، تا آنجا که بتوانی از ابزار دروغ استفاده کن و با دروغ آنرا از پای در بیاور، چون زمانی که ابزار «راستی» را در دست نداری، دروغگوئی بزرگترین عامل پیروزی است» .


این شیوه اتدیشه ای را سده ها پیش از مکیاول، نخست تازیان و سپس تازی پرستان در ۱۴۰۰ سال گزشته به خوبی ( و با پیروزی نسبی» در مورد ایرانیان برای در هم کوبیدن فرهنگ و هویت آنها انجام داده اند.
امروز شیادان حرفه ای با تیترهای « استاد » ، « مورخ » ، « نویسنده» وارد میدان شده و هر روز از آستین گشاد خود دروغی را خارج کرده و آنرا بسوی مردمانی که از همه جا بی خبر نگه داشته شده ولی پاک و جستجوگر مانده هدف میگیرند.

این دروغها دور و بر چند موضوع کهنه که بارها و بارها ساختگی بودن آنها در کتابها و نوشتار های گوناگون ثابت شده میگردند :
دو خدائی بودن آئین زرتشت ، ازدواج با محارم ( نزدیکان) ، حرمسرای شاهان، یکی دو تا از گفته های نیچه فیلسوف آلمانی، افسانه بودن وجود زرتشت ، آتش پرستی در آئین زرتشت ، یاد دادن عقل و خرد بوسیله اسلام به آئین زرتشت ، دوران پیش از اسلام را عهد جهالت نامیدن ...و غیره.

ما در این سرنامه به خوانندگان ارجمند نشان خواهیم داد
که چرا این « دروغهای تاریخی » ساخته شدند و چگونه میتوان با خرد و منطق و با سادگی تمام ساختگی بودن تهمت های یاد شده را به نمایش گزاشت و بدمنشی یا سرسپردگی این دروغ پردازان را ثابت نمود.
معمولاً ، برای اینکه ببینیم یک آئین یا یک دین درباره زندگی ، جهان هستی و شیوه اندیشه و عمل کردن چه دیدگاهی دارد، ما دو منبع یا سرچشمه بنیادین در اختیار داریم : یکی کتابی است که از بنیان گزار آن آئین و دین در دست ماست و دیگری آداب و رسوم پیروان آن آئین و دین می باشد. اگر چیزی خارج از این دو سرچشمه یعنی کتاب بنیان گزار و آداب و رسوم پیروان ، گفته یا نوشته شود مسئولیتش با خود گوینده یا نویسنده خواهد بود .

در مورد بزرگ آموزگار ، زرتشت تنها کتابی که از او بما رسیده و تمام پژوهشگران جهان هم به این نتیجه رسیده اند که واژه به واژه آن کتاب مقدس نزدیک به ۴۰۰۰سال پیش از زبان خود زرتشت بیرون آمده کتاب « گاتها » یا سروده های اهورائی زرتشت است . از سوی دیگر میدانیم که تمام نوشته هائی که در کتاب« اوستا» هستند ، جز گاتها هیچ کدام نه تنها از بزرگ آموزگار ، زرتشت نیست بلکه سده ها پس از او حتی در دوران اسلامی بوسیله نویسندگان گمنام که ما هیج چیزی از آنها نمیدانیم نوشته شده اند. و افزون بر آن بیشتر نوشتارهای اوستا زمانی نوشته شده اند که زبان گاتها بکلی فراموش شده بود . ( مدت ۲۰۰۰سال ) بنابراین نوشتارهای اوستا یا نوشتارهای دیگری که در زمانهای گوناگون نوشته شده اند با اینکه دارای ارزش تاریخی و فرهنگی می باشند ولی هیچ ربطی چه از دور و چه از نزدیک به زرتشت ندارند . و آن بزرگ آموزگار ، نمیتواند مسئولیت آنها را بعهده بگیرد . این موضوع دست کم ۲۰۰ سال است که روشن شده و همگی بویژه آنهائی که کتاب درباره زرتشت می نویسند و یا درباره این آئین اهورائی گفتگو میکنند از آن آگاه هستند یا باید آگاه باشند.

کتاب اهورائی گاتها یعنی تنها کتاب زرتشت، به بیشتر زبانهای دنیا ترجمه شده و آخرین ترجمه آن هم به زبان فارسی یکماه پیش بوسیله نویسنده این نوشتار از چاپ خارج شد و تا دو ماه دیگر هم ترجمه های انگلیسی و فرانسه آن در اختیار علاقه مندان قرار خواهد گرفت . در این کتاب مقدس، که تنها کتاب آسمانی برخاسته از فرهنگ ایران است، تنها از یک خدای یکتا بنام اهورا مزدا نام برده شده و هیچ خدای دیگری در برابر او وجود ندارد.
واژه اهریمن هم در هیچ کجای این کتاب نیامده و اگر هم آمده بود باز چیزی از اصل مطلب عوض نمیشد.

در این کتاب مهمترین آرمان زرتشت رهائی زمین و جاندارانی که در آن زندگی میکنند از ستم و خشم بیدادگری و آموزش یک زندگی آرام و خوشبخت و ساختن یک جامعه پیشرو و آباد می باشد . در کتاب « گاتها» زرتشت از دو شیوه اندیشیدن، سخن گفتن و عمل کردن گفتگو میکند ، یکی خوب که برراستی استوار شده که جهان را بسوی خوشبختی و شادمانی و انسانها را بسوی اهورا مزدا میبرد و دیگری بد که به دروغ پیوسته است و جهان را بسوی بدبختی و افسردگی می کشاند و از اهورا مزدا دور می نماید .

از سوی دیگر، در میان پیروان زرتشت هم ما هرگز ندیده ایم که یکنفراز آنها بگوید « ما دو خدا داریم » پس این نخستین دروغ تاریخی را چه کسی درآورده ؟ و یا به کدام یک از گفته های زرتشت در گاتها استناد کرده ؟ و برای چه منظور این دروغ را ساخته ؟ خودتان حدس بزنید !

در مورد « ازدواج با محارم » هم ما در هیچ کجای این کتاب مقدس یعنی گاتها ندیده ایم که بگوید مردمان میتوانند با خواهران و براداران خود ازدواج کنند . اصولاً در این کتاب هیچ گاه از زندگی خصوصی مردم سخن گفته نشده تا چه رسد به دستور دادن به این کار یا آن کار. در سروده هفدهم گاتها که دختر زرتشت ( پورچیستا) با یکی از پیروان آن بزرگ آموزگار ، بنام جاماسب ازدواج میکند، زرتشت روی به دختر خود کرده و میگوید: « آنکس را برای همسری خود گزینش کن که به اندیشه نیک و آئین راستی پای بند باشد، پس در این راه، بنام مزدا ، نخست با خرد خود رایزنی نما و از او پرسش کن و سپس با آگاهی و آرامش گزینش نما » ، سپس دربندهای بعدی در برابر عروس و داماد از چگونگی خوشبخت زیستن به آنها گفتگو میکند.

در میان پیروان آئین زرتشت هم ، چه در ایران و چه در هند و چه در هر کجای دیگر ما ندیده و نشنیده ایم که کسی با خواهر و برادر خود ازدواج کرده باشد . و اگر هم بر فرض کرده باشد، نه ربطی به زرتشت دارد و نه« عرش اهورا مزدا به لرزه » درخواهد آمد . مسئول کردار هر کسی هم خود اوست و نتیجه آنهم به خود همان شخص خواهد رسید و نه به شخص دیگری . اهورامزدا میخواهد که مردمان ( و همچنین جانوران و گیاهان ) در این جهان خوشبخت زندگی کنند و شکوفا شوند

و خوشبختی هر کس را در خوشبخت کردن دیگران می بیند . تنها چیزی که در آئین زرتشت بدشمرده شده دروغ و فریب و رنج دادن به مردمان و جانداران می باشد و بس.

پس آن نویسنده شیادی که این موضوع را برای نخستین بار عنوان کرده کیست؟ و شیاد دیگری که بعنوان « استاد و مورخ » آنرا به زرتشت ربط داده چه کسی یا چه کسانی میتوانند باشند؟ بازهم خودتان حدس بزنید .
در مورد « حرمسرای داریوش » هم ما هیچ مدرکی درباره آن که بوسیله ایرانیان نوشته شده باشد نداریم و کسانی که در این مورد چیزی نوشته اند میمون وار از یک عده نویسندگان اروپائی کپی برداشته اند که خود این « نویسندگان » هم از یونانیهای باستان کپی کرده اند. بر هیچکس هم پوشیده نیست که یونانیها در زمان هخامنشیان دشمنان ایران بوده اند و حتی اروپائیان هم «هرودوت» مورخ یونانی را « بزرگترین دروغگوی تاریخ » نامیده اند . همین نویسندگان هستند که اسکندر ی را که جز کشتار و آتش زدن چیز دیگری نمیدانست لقب « بزرگ » میدهند و او را به مقام خدائی می برند و کورش براستی بزرگ را ، فقط « کورش» می نا مند .

امروز روزی است که شما جوانان ایرانی برای نخستین بار پس از ۱۴۰۰ سال تحقیر و توهین این بار را بر دوش خود گرفته و تاریخ خود را از آغاز تا پایان خود بنویسید. مگر آمریکائی یا انگلیسی یا فرانسوی ... تاریخ خود را خود نمی نویسد ؟ چرا تاریخ ایران باید بوسیله غربیان ، تازیان یا تازی پرستان نوشته شود ؟ چرا ایرانی نتواند روزی زنجیرهای بردگی و استعمار فرهنگی عرب را درهم بشکند و فردوسی وار هویت و تاریخ و فرهنگ خود را بازسازی کند و منتظر نشود که این و آن بیگانه با چهره های گوناگون بجای او زحمت این کار را بکشد؟

در مورد نیچه در « نامه ماه» تیر ماه ( جون ۲۰۰۶) مقاله بلند بالایی نوشتیم و خدمات او را به آئین زرتشت ستودیم.
نخستین چیزی که ما در آئین زرتشت می آموزیم مفهوم واژه اهورا مزداست و اهورا مزدا یعنی به هستی آورنده خرد و یا همانگونه که فردوسی گفت « خدای جان و خرد » است. پس خدای ما خدای خرد و خدای زندگی است.
در این مقاله تنها هدف ما هشدار دادن به نسل جوان است که این بار دیگر در دام فریب کاران حرفه ای که با نقاب و چهره های گوناگون و زبانی چرب و نرم ظاهر میشوند نیافتند.

اطلاعات باستان شناسی 1- سیمرغ در آثار ساسانی


سیمرغ در آثار ساسانی

واژه پهلوی سنمرو نام یکی از موجودات افسانه ای ایران است. سنمرو موجودی است نیمه پرنده و نیمه پستاندار که چون پستانداران به فرزند خود شیر می دهد و در بسیاری از آثار ساسانی به صورت ترکیبی از اژدها و طاووس کشیده شده است. او که دوست انسان و دشمن هر نوع مار و نیروی شیطانی است، بر بالای درختی لانه دارد که دانه های آن بیماری و بدی را از وجود انسان دور می کند

در افسانه های اخیرتر فارسی مانند شاهنامه ی فردوسی پرنده ی افسانه ای سیمرغ را می بینیم که در بالاترین قله ی رشته کوه البرز خانه دارد. سیمرغ شاهنامه پنجه های شیر، پر طاووس، دم مار مانند و سر شیر مانند دارد. اوست که زال پدر رستم را پرورش می دهد و با پر افسانه ای خود که درمان کننده ی زخم هاست زاده شدن رستم را آسان می کند.

سیمرغ در منطق الطیر عطار در کوه قاف لانه دارد و پرندگان در جستجوی او که تمثیل وجود مطلق الهی است، کوه ها و بیابان ها را طی می کنند و در نهایت از هزاران مرغی که به جستجوی او رفته اند تنها سی مرغ به انتهای راه می رسند و زمانی که به حریم سیمرغ قدم می نهند و با او سخن می گویند، سیمرغ آیینه ای در برابر آنها می نهد و چون نگاه می کنند می بینند که خود آن سی مرغ، سیمرغ شده اند و وجود سیمرغ چیزی نیست جز خود آن سی مرغ. در حقیقت عطار سر یکی شدن انسان و خدا را اینگونه بیان می کند



نقش برجسته ی گچی سیمرغ، سده ی 7 و 8 میلادی،

محل کشف: چال طرهان، ایران، مکان نگهداری: موزه ی بریتانیا

در نقشهای تاق بستان در حاشیه ی لباس خسرو دوم در دیوار شکارگاه گراز نیز نقش سیمرغ دیده می شود

بشقاب نقره ای به قطر 7.6 سانتی متر با نقش سیمرغ، سده ی 7 میلادی،

مکان نگهداری: موزه ی بریتانیا


پارچه ی ابریشمی با نقش سیمرغ، سده ی 6 میلادی.، موزه ی ویکتوریا و آلبرت لندن


آبدان (ابریق) نقره ای با نقش سیمرغ، ساخت سده ی ششم میلادی، موزه ی هامیتاژ (ارمیتاژ)


بشقاب نقره ای به قطر 13.4 سانتی متر، ساخت سده ی 6 و 7 میلادی

نقش سیمرغ بر حاشیه ی لباس خسرو دو در نقش برجسته ی تاق بستان


نقش سیمرغ علاوه بر این در حاشیه ی لباس سوارکار زره پوش تاق بستان نیز دیده می شود.





در دیوارنگاره های ساسانیان سمرقند در کاخ افراسیاب نیز نقش سیمرغ بر لباسها دیده می شود.